حدیث، به عنوان یکی از منابع مهم دین اسلام، تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و در قرون اولیه، با موانع و مخالفتهای سیاسی فراوانی مثل منع نقل و کتابت، حدیثسوزی، جعل، رقیبسازی و تهدید و ترور امامان و اصحاب ایشان، روبرو بوده است. در این مقاله با رویکرد جامعهشناختی و مدل روششناسی به دنبال تبیین این مسئله هستیم که در چنین بستر نامناسبی چطور حدیث و علوم مربوط به آن تکامل یافتند. دستیابی به این تبیین، میتواند در سیاستگزاریهای علمی در دوره معاصر، موثر باشد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ظرفیتهای معرفتی حدیث و سیاستگزاریهای علمی ائمه از جمله ترغیب به روایت و روایتگری، کتابت حدیث، برگزاری جلسات آموزشی، پرسش و پاسخ و مناظره، و سیاستهای اصلاحی مثل عرضه حدیث، استناد و اجازه نقل حدیث به عنوان عوامل معرفتی در کنار ویژگیها و انگیزههای راویان شیعه به عنوان عوامل فردی، در مدینه، مکه، کوفه، بغداد، قم، ری و خراسان، موجب غلبه بر عومل غیر معرفتی و تکامل علم حدیث شد.
ابراهیمی پور, قاسم. (1399). تحلیل جامعهشناختی علم حدیث در عصر صدور. دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات فرهنگی اجتماعی حوزه, 4(7), 125-149. doi: SCS-2005-1032(R2)
MLA
قاسم ابراهیمی پور. "تحلیل جامعهشناختی علم حدیث در عصر صدور". دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات فرهنگی اجتماعی حوزه, 4, 7, 1399, 125-149. doi: SCS-2005-1032(R2)
HARVARD
ابراهیمی پور, قاسم. (1399). 'تحلیل جامعهشناختی علم حدیث در عصر صدور', دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات فرهنگی اجتماعی حوزه, 4(7), pp. 125-149. doi: SCS-2005-1032(R2)
VANCOUVER
ابراهیمی پور, قاسم. تحلیل جامعهشناختی علم حدیث در عصر صدور. دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات فرهنگی اجتماعی حوزه, 1399; 4(7): 125-149. doi: SCS-2005-1032(R2)