شیوه مواجهه با مسائل اجتماعی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار جامعة‌المصطفی العالمیه و عضو انجمن علمی مطالعات اجتماعی حوزه

2 کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم

10.22081/scs.2019.69605

چکیده

در قلمرو هر علم پرسش‌های اساسی وجود دارد که تفطن به آنها از ضرورت‌‌های فهم نظریه‌‌های آن علم است. نظریه‌‌های اجتماعی با هدف اعطای بینش همه‌جانبه و ارائه تصویری جامع، پدیده‌‌های اجتماعی را در قالب مفاهیم کانونی، صورت‌بندی می‌کنند و به آنها معنا می‌بخشند. آنچه سبب تمایزات مکتبی و گرایش‌‌‌ها و نحله‌های علمی می‌شود، تفاوت در شیوه مواجهه نظریه‌پردازان و فیلسوفان اجتماعی با مسائل و بحران‌‌های پیرامونی و صورت‌بندی‌های مفهومی است. مواجهه علوم اجتماعی با پدیده‌‌های انسانی در سه مرحله‌ تشخیص مسئله، سبب‌شناسی و پاسخ (ارائه راه‌حل) صورت می‌گیرد. شیوه مواجهه در هر سه مرحله را می‌توان با رویکرد انتقادی بررسی کرد؛ چون هر سه مرحله، متأثر از غایت‌‌شناسی و تصویر نظریه‌پردازان از «جامعه خوب» است. در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، مسئله مذکور بررسی، و این نتیجه حاصل شد که اولاً، مبانی شناختی عالمان اجتماعی، به‌ویژه انسان‌‌‌شناسی، در تشخیص مسئله و مشاهده بحران‌‌های اجتماعی ‌تأثیر شگرف دارد؛ ثانیاً مرحله سبب‌‌شناسی و تشخیص ریشه‌‌های مسائل اجتماعی است که هم به شکل‌گیری مکاتب گوناگون منجر، و هم به ارائه راه‌‌حل‌‌های مختلف و یا حتی عدم ارائه راه‌حل، در صورت طبیعی قلمداد کردن مسئله، منتج می‌گردد.

کلیدواژه‌ها